#برش_کتاب
بابای من همان چیزی را برای من #ارث گذاشته که من برای تو می‌گذارم. نه کمتر نه بیشتر. این وقت روز #خدا بیامرزدش. روزی که می‌خواست بمیرد، #صدا کرد و ازم پرسید: پسرجان با این همه مکتبی که رفته‌ای می‌دانی همه‌ی حرف‌های عالم چند تا است؟ البته من نمی‌دانستم. معلوم است دیگر، خجالت کشیدم و سرم را انداختم پایین.آن‌وقت بابام درآمد گفت: نه جانم، می‌دانی. منتهی نفهمیدی غرض من چه بود. غرضم این بود که تمام حرف‌های #دنیا سی‌ودو تا است. از الف تا ی. از اول بسم‌الله تا تای تمت. حالا فهمیدی؟ می‌خواهم بگویم از آنچه خدا گفته و توی کتاب‌های آسمانی پیغمبرها نوشته تا حرف‌هایی که فيلسوف‌ها گفته‌اند و #شعرا توی دیوانهاشان ردیف کرده‌اند، تا آنچه شما بچه مکتبي‌ها می‌خوانید و من در تمام عمرم برای مشتری‌هایم نوشته‌ام؛ همه‌ی حرف و سخن‌های عالم از همین سی‌ودو تا حرف درست شده. به هر زبانی هم که بنویسی: #ترکی یا #فارسی یا #عربی یا فرنگی. گیرم یکی دوتا بالا و پایین برود؛ اما اصل قضیه فرقی نمی‌کند. هرچه فحش و بد و بیراه هست؛ هرچه کلام مقدس داریم؛ حتی اسم اعظم خدا که این قلندرها خيال می‌کنند گیرش آورده‌اند؛ همه‌شان را با همین سی‌و‌دو تا حرف می‌نویسند.می‌خواهم بگویم مبادا یک وقت این کوره سوادی که داری، جلوی چشمت را بگیرد و حق را زیر پا بگذاری. یادت هم باشد که ابزار کار شیطان هم همین سی‌ودو تا حرف است. حکم #قتل همه‌ی بیگناهها و گناهکارها را هم با همین حروف می‌نویسند. حالا که اینطور است؛ مبادا قلمت به ناحق بگردد و این حروف در دست تو با روی کاغذت بشود ابزار کار #شیطان.

برشی از رمان #نون_و_القلم، نوشته‌ی #جلال_آل_احمد

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *