فنلاند کشور عجیبی است. این روزها فنلاند را به کیفیت خوب زندگی مردمان و توسعهیافتگیاش میشناسند، اما تاریخ و جغرافیای این کشور، ماجراهای جذابتری دارد. در میانهی جنگ جهانی دوم، این کشور از سوی همسایهی شرقی خود شوروی مورد حمله قرار گرفت که در نتیجهی آن، ۱۰۰ هزار نفر کشته، ۹۴ هزار نفر زخمی، ۳۰ هزار زنْ بیوه و ۵۵ هزار بچه بیسرپرست شدند و ۶۱۵ هزار نفر خانهی خود را از دست دادند. همه اینها درحالی بود که آن روزها جمعیت فنلاند فقط ۴ میلیون بود.
اما اورهو کِکونن، که در ۱۹۵۶ به ریاستجمهوری این کشور رسید، جملهی معروفی دارد. او میگوید کار اصلی فنلاند این است که موقعیت «ژئوپلتیک» خود را به درستی فهم کند. او میگفت سالها جنگیدیم و این جنگ، درس سنگینی به ما داد، آن هم اینکه یک کشور، باید حواسش به سیاست بینالملل و ژئوپلتیک آن باشد. بنابراین هرگونه تصمیمگیری تابعی از این ماجرا است.
حالا بیایید به ایران نگاه کنیم. به نظرم بخش مهمی از منازعات و تنشهای آمریکا و غرب (نظام سلطه) علیه ایران، یقین بدانید دقیقا به دلیل همین ژئوپلیتیک منحصر به فرد ایران است و در یک نگاه کلیتر، صرفا ارتباطی با «جمهوری اسلامی» ندارد. این را بهوضوح میتوان از توئیت سه کلمهای آیدی کوهن، همکار موساد فهمید. او نوشت «ایران بای بای» و نه چیز دیگر. اگر کشوری به نام ایران، در جای دیگری از جهان غیر از ژئوپلیتیک فعلی بود، تا حد بسیار زیادی، از خصومت غرب با ما کاسته میشد.
کسی که ژئوپلیتیک خاص ایران را بشناسد و بداند که دور تا دور این جغرافیا، کشورهایی وجود دارند که خود در عین حالیکه گرفتار انواع آشوب و تنشهای داخلی هستند، جزو پایگاههای نظامی ارتش آمریکا نیز محسوب میشوند، آن وقت میداند که اولین و مهمترین وظیفهی هر ایرانی در این ژئوپلیتیک آشوب، تأمین امنیت و سلامتی مردم است. بدون امنیت، هیچ چیزی در دسترس نیست حتی همین زندگی عادی و جاری روزمره. اگر همین موضوع فهم شود، آن وقت، هم سیاستمدار ایرانی متوجه میشود که چگونه باید رفتار کند، و هم مردمان ما. اگر همین درست فهمیده شود، آن وقت اعتراضات به نقصها و ضعفهای حاکمیت نیز طور دیگری خواهد بود.
✍️ محمد پورغلامی
بدون دیدگاه