انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی و تهیهکنندگی محمدحسین صادقی اولین محصول سینمایی سازمان سینمایی سوره است که با تکنیک سه بعدی، توسط هنرمندان کرمانی تولید شده است. این انیمیشن توانسته جایزه ویژهی دبیر در جشنوارهی بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان و پروانهی زرین برای بهترین دستاورد فنی و هنری بخش بینالملل را کسب کند و به دهمین جشنواره یونیورسال کیدز استانبول نیز راه پیدا کند.
۱. چرا لوپتو؟
شاید، اولین سوال مخاطب کودک هنگام تماشای اثر، نام این انیمیشن باشد. لوپتو یعنی چه و این انیمیشن کودک که در ژانر کمدی، ماجراجویانه و موزیکال ساخته شده، قرار است چه حرفی برای گفتن داشته باشد؟ این نام در گویش کرمانی، به اسباببازیها و عروسکهای دستساز گفته میشود که در قدیم، مادرها برای فرزندان خود درست میکردند. لوپتو داستان اسباببازیهایی است که اینبار از دریچهای نو به سراغشان میرویم. آنها دستسازند اما توسط بیماران امیدوار یک آسایشگاه روانی ساخته میشوند. رئیس این آسایشگاه، سعید کمالی است که سالهاست به پیشنهاد همسر مرحومش، به جای قرص و آمپول برای بیماران روانی، سراغ روش اسباببازی درمانی رفته. این اتفاقات با حضور یک «فرشته» که در دکتر حس امید ایجاد میکند پیش میرود. اما در میانهی داستان بعد از موفقیت اسباببازیهای لوپتو فردی تازهوارد، این آرامش را بههم زده و یک دوست، غافلگیرانه، تبدیل به دشمن میشود. سرانجام کارگاه تعطیل شده و علی، پسرک سعید کمالی، با کمک دو نفر از کارگران دوستداشتنی کارگاه به نام تیمسار و کارآگاه، به دنبال حل مشکل میروند.
۲. خداحافظی با مدرنیسم
در این انیمیشن با مادر، وطن، قدمت، اصالت و تقابل آنها با جنبهی بیگانهی مدرنیسم روبهرو هستیم. معماری اصیل لوکشین اصلی داستان یا همان آسایشگاه حکایت از همین فرضیه دارد. حوض وسیع وسط حیاط، گلدانهای شمعدانی دور حوض و محرابیهای پنجرهها نماد معماری سنتی دلچسب ایرانی است. همچنین در نقاط اوج ماجرا، تنها لوکیشن استقرار ضد قهرمان، بالاترین طبقهی یک آسمانخراش مدرن است با دکوراسیون و میز پذیرایی غربی.
۳. مضامین ملی و مذهبی در کنار هم
در انیمیشن لوپتو مفاهیمی چون امید، وطنپرستی و حمایت از تولید ملی، ایمان به قدرت غیب (خدا)، دوری از اندیشههای ماتریالیستی و مثبتاندیشی، استقبال از دیدگاههای عملگرایانهی روانشناسی و اهمیت کار گروهی، کمک و همیاری موج میزند. در مجموع تمام اثر مملو از نمادهای بومی ایرانی است که موجب میشود مخاطب در هر نقطه از کرهی زمین که «لوپتو» را میبیند با تصاویری رنگین و دلنشین از ایران روبرو شود برخلاف آنچه که رسانههای خارجی سعی در به تصویر کشیدن از ایران دارند.
۴. نقاط قوت
مهمترین ویژگی این اثر سینمایی دعوت به نشر امید و استفاده از آن در مواجههی با مشکلات زندگی است. بهعلاوه فیلمنامهی ساده ولی پرمحتوا با پیرنگ منسجم، شخصیتپردازیهای سنجیده و دوبلهی قوی، ماجراهای پرهیجان و ایجاد موقعیتهای طنز و کمدی، موزیکال بودن اثر و استفاده از آهنگهای کودکانه همراه با ریتم مناسب و هماهنگ با کشمکشهای داستان، به جذابیت آن کمک شایانی کرده است. همچنین گرافیک نسبتا قوی و استفاده از سمبلهایی نظیر فانوس برای نشان دادن نور امید و… جزو نقاط قوت بصری این انیمیشن به حساب میآید.
۵. نقاط ضعف
انتقاداتی هم به این انیمیشن وارد است از جمله اینکه در چند دقیقهی ابتدایی و برخی پلانها، احساس میشد که مخاطب این اثر باید بزرگسال باشد و حتی گاهی این برداشت میشد که قهرمان سعید کمالی است، نه علی.
مفاهیم انتزاعیای مثل وجود فرشته و عالم غیب، دردسرهای شغلی و مالی سعید و مفهوم عشق در یک نگاه، شاید برای کودک ثقیل باشد و حتی بیان مفهوم عشق و خواستگاری برای کودکان ضروریتی ندارد. کارگردان، فرشته را در عین تاثیرگذاری، فعال و عملگرا نشان نمیدهد؛ او به چشم تمام آدمها نمیآید و بیشتر انگیزه و امید میدهد و بهنحوی تلویحی از وجود یک منبع قدرت لایزال سخن میگوید مثل این دیالوگ: «همیشه یک نفر هست که کمکت میکنه پس هیچ چیز ارزش ناامید شدن نداره».
شاید انیمیشن به دلیل وجود مفاهیمی، به اسم کودکان و نوجوانان ساخته شده و برای بزرگسالان قابل فهم باشد اما به هر ترتیب این اثر به دلیل برخورداری از مفاهیمی چون حمایت از تولید ملی قابل تقدیر است و چه بسا نوید روزهای روشن انیمیشنسازی در کشور باشد.
فاطمه شایانپویا
بدون دیدگاه