اکثر ما وقتی نام مبارک حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام را میشنویم، یک آقای مظلوم و بیسر و صدایی را در نظر میگیریم که در مدینه مشغول زندگی عادی و معمولی خود بوده؛ تا اینکه مأمورین خلیفه او را دستگیر کرده و در بغداد، کوفه و یا بصره زندانی کردند و بعد هم ایشان را مسموم کردند و بر اثر همان زهر از دنیا رفتهاند. بنابراین ما غالبا امام هفتمِ خود را صرفا به اسیر بودن و زندانی حکام ظلم و جور میشناسیم؛ که این خود بعد دیگری از غربت شخصیت حضرت موسی بن جعفر است.
درحالیکه زندگی امام کاظم علیهالسلام، یکی از پرشورترین و هیجانیترین زندگیهایی است که در میان شخصیتهای برجستهی تاریخ دیدهایم. مشهور است که در محل سکونت ایشان و در اتاق مخصوصی که حضرت در آن مینشستند، سه چیز به صورت نمادین وجود داشت: یک لباس خشن -که شاید به تعبیر امروز بتوان آن را لباس جنگ نامید- که آن را آنجا گذاشته و نپوشیده بودند، یک شمشیر که آن را از سقف یا به دیوار آویزان کرده بودند؛ و یک قرآن. این قاب، از سمبولیکترین قابهای ائمهی اطهار علیهمالسلام است؛ در اتاق خصوصی حضرت که جز اصحاب خاص ایشان، کسی به آن اتاق دسترسی نداشت، نشانههای یک آدم مکتبی مجاهد مشاهده میشود. شمشیری وجود دارد که نشان میدهد هدف، جهاد در راه خداست. لباس خشنی هست که نشان میدهد وسیلهی زندگی رزمی و انقلابی است و قرآنی هم هست که نشان میدهد هدف این است؛ رسیدن به زندگی قرآنی، که آنقدر ارزشمند و والاست که حتی به خاطرش زخم زندان را تحمل نمود.
حتی در یک روایتی هم هست که موسیبنجعفر علیهالسّلام در حال فرار و در حال اختفاء، در بعضی از روستاهای شام میگشتهاند. در روایت هست، که حضرت مدتی اصلاً در مدینه نبودهاند؛ در روستاهای شام تحت تعقیب دستگاههای حاکم وقت و مورد تجسس جاسوسها، از این ده به آن ده، و با لباس مبدل و ناشناس بودهاند. در همین سفر است که حضرت به غاری میرسند و در آن غار وارد شده و میبینند که یک فرد نصرانی در آن غار حاضر است، حضرت با او بحث میکنند -حتی در همان وقت هم از وظیفه و تکلیف الهی خودشان که تبیین حقیقت هست، غافل نیستند- با آن نصرانی صحبت کرده و او را مسلمان میکنند.
بنابراین قضیه در مورد امام کاظم علیهالسلام، صرف زندانی بودن نیست؛ قضیهی یک مبارزهی تشکیلاتی طولانی با داشتن افراد علاقهمند در آفاق اسلامی بود. شاید وقت آن رسیده باشد که در نگاهمان به سیرهی ائمهی معصومین علیهمالسلام تجدیدنظر کنیم.
محمدحسین بهزادفر
بدون دیدگاه