تا حالا شده کالایی را بخرید که به آن نیاز نداشته باشید؟ چه چیزی باعث شده تا به خرید آن کالا ترغیب شوید؟ وقتی نظام سرمایهداری انبوهی از کالاها را تولید میکند باید فکری هم برای فروش آن بکند تا پول به جیبش سرازیر شود. اما برای اینکه مخاطب مجاب به خرید شود چه باید کرد؟ سرمایهدارهای جهان یک کار هوشمندانه کردند! آنها آبرو و شأن اجتماعی را هم تبدیل به یک کالا کردند که با پرداخت پول، آن را هم میتوانید بخرید!
وقتی به شما القا میشود که با خرید کالایی میتوانید: دیده شوید، توجه دیگران را به خود معطوف کنید و یا ژست مدرن و به روز بودن را در خود احساس کنید، شاید سنسورهای شما هم برای انتخاب آن کالا حساس شود. اینجاست که دستهای رسانه به کمک سیستم سرمایهداری میآید.
مثلا با وجود آنکه بسیاری از کاراییها و امکانات گوشی آیفون در ایران به دلیل تحریمها غیرقابل استفاده است اما باز هم انتخاب بعضیها چند ده میلیون بیشتر پول دادن و خریدن آخرین ورژن این گوشی است! چون بخش عمدهای از دلیل این انتخاب، شأن اجتماعی است که این گوشی به صاحبش میدهد! چرا؟ چون همه نمیتوانند آن را بخرند و اگر شما در دستتان یک گوشی آیفون دارید حتما یک آدم بالاتر از سطح عموم جامعه هستید! این فرهنگی است که آیفون با کمک رسانهها آورده و این دقیقا همان چیزی است که نظام سرمایهداری میپسندد. بیشتر مصرف کن تا در نگاه جامعه بالاتر بروی!
در چنین شرایطی است که موجی از نمایش جامعه را در بر می گیرد! و آدمها به بازیگرانی فرورفته در نقشهای مختلف تبدیل میشوند. نقشهایی که شاید خود نیز آن را نپسندند اما گویا میارزد به قیمت تحسین شدن. در این شرایط مردم برای رفع نیاز خرید نمیکنند بلکه برای به دست آوردن شأن و آبرو خرید میکنند.
اینجا دیگر فقط بحث فروش کالا نیست، بلکه فرهنگ مطلوب غرب و تمدن مادی نیز به خورد مخاطب داده میشود. وقتی شما آدمها را با برند گوشیشان سنجیدید به تدریج خیلی از ارزشهای مثل قناعت، گذشت، سخت نگرفتن و ساده زندگی کردن، برایتان بیارزش میشود. مصرفزدگی تاب ارزشهای دینی و سنتی جامعهی ما را ندارد و در این نبرد، نظام سرمایهداری هم کالایش را میفروشد و هم به جنگ باورها و اعتقادات مردمان میرود تا تمام سنگرهایی که در ذهن آنها باقی مانده را فتح کند و آنها را تبدیل به بردههای دائم المصرف کند.
میثم آخوندی
بدون دیدگاه