اینستاگرام پر شده از پیجهای اینفلوئنسری و تولید محتوای فلان و فلان، با گسترش این پیجها کودکان بیگناه هم به بازی والدینشان پیوسته و طعمهای برای تبلیغ گرفتن و پول درآوردن آنها شدهاند. حالا بچهها از غذا خوردن و خوابیدن و دستشویی رفتنشان هم عکس میگذارند و این یعنی آنها هم قرار است اینفلوئنسر شوند!
اما داستان، نه سر نمایش زندگی بچهها است و نه تعریف سبک زندگی کودکانه، قصه بر سر گرفتن تبلیغ و خوشگذرانی و ادامهی عیاشیهای گذشته است. حالا برای اینکه قضیه برای مخاطب سادهدل کمی تمیزتر جلوه دادهشود، باید از روشهای تبلیغاتی دیگری نیز استفادهکرد. یکی از این رفتارها توضیح در مورد نوع مدیریت پیج است. خانوادهها در برخی از این پیجها در بیوی پیج مینویسند که پیج با مدیریت والدین انجام میشود. اما از این ظاهرفریبی باید بیشتر ترسید. بزرگسالانی که هیچ تغییری در سبک زندگی عموما اشتباه خود انجام ندادند، حالا با یک جمله بیخودی بر سردر پیج شان مخاطب را میخواهند قانع کنند که مراقب اطفالمان هستیم.
در چندتای همین پیجهای ظاهر فریب میتوان عکس بچهها را در کنار مشروبخواری خانواده پیدا کرد. خانوادهها در ظاهر یک جملهی ما مراقب هستیم میگویند و باز به همان اشتباهات قبل ادامه میدهند، فقط اینجا قرار است مخاطب بیشتر گول بخورد.
از آن سو کودک که عادت کرده از هر رفتار و مسألهای تصویری بگیرد و با بقیه به اشتراک بگذارد، گاه از خصوصیترین اشکال زندگیشان که حتی خودش هم نباید در معرض آن قرار بگیرد، برای مخاطب استوری میگذارد. بهترین اتفاق در این مسیر دوری کودکان از این فضای نامطمئن و بدون خط قرمز است. حمایت از حقوق کودکان در حوزههای رفتاری سبب میشود تا بتوان از سعادت آنها بیش از پیش مراقبت کرد. یقینا کودکانی که با احساس حاکمیت بر حریم خصوصی خود رشد میکنند و والدینشان از آنها حمایت کرده در زندگی موفقتر هستند.
بدون دیدگاه