تجمع مخالفان ایران، روز شنبه در برلین برگزار شد. تجمعی که قرار بود به عنوان نماد وحدت و کثرت مخالفان جمهوری اسلامی باشد. اما انگار دقیقا خلاف این ماجرا اتفاق افتاد و نماد تفرقه و اختلاف حاضرین در این تجمع را مشخص کرد. نشان به این نشان که شرکتکنندگان با پرچمهای متفاوت، و بعضا متعارضی در آن شرکت کرده بودند. گویا هر کسی آمده بود برای دار و دستهی خود یارکشی کند. بیایید برخی از این جریانها را با هم مرور کنیم:
1- گروهک تروریستی الاحوازیه
ریشههای این گروهک به گروه وهابی «جبههی خلق عرب» بازمیگردد که بعد از پیروزی انقلاب و با حمایت آمریکا و انگلستان در مناطق عربنشین قد علم کرده و در جنگ ایران و عراق نقش ستون پنجم را برای حزب بعث ایفا میکرد. «تضامن الدیمقراطی الاهواز» نسخهی انگلیسی این گروه بر منطق «تفرقه بینداز و حکومت کن» توسط انگلستان راهبری میشود، به گونهای که «دانیل برت» عضو حزب کارگر انگلستان مسئول برقراری دوستی بین عربهای ایران و انگلستان شده است.
2- طرفداران اقلیم کردستان عراق
کردهای تجزیهطلب رکوردار تنوع پرچم در این تجمع بودند. پرچم «اقلیم کردستان عراق» یکی از چندین پرچم با هویت کردی بود. پرچمی متعلق به کردهای عراق که همواره ابزاری در دست آمریکا برای پیشبرد اهداف منطقهای خود بودهاند. در سال 1991 پس از جنگ اول خلیج فارس و سرکوب خیزش کردها توسط دولت عراق، شورای امینت قطعنامهی 688 را بر علیه دولت عراق تصویب کرد و با ایجاد منطقهی پرواز ممنوع، استانهای کردنشین تحت کنترل احزاب کرد قرار گرفت و منطقهی اقلیم کرد تشکیل شد. از این برهه بود که بین برخی کردهای عراقی و آمریکا همکاری تنگاتنگی شکل گرفت. در تمام این سالها تشکیل دولت کردی از اهداف مشترک آمریکا و اسرائیل بوده و مسعود بارزانی به عنوان رئیس این گروه چندین بار اقدام به تجزیهطلبی کرده است.
3- گروهک تروریستی کومله
دیگر پرچم متعلق به جماعت کرد در این میدان متعلق به گروهک «کومله» بود. این گروهک تجزیهطلب و ضدایرانی که دارای مشی کمونیستی است، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مخالفت با آن برخاست و در دههی 60 دست به جنایتهای بیشماری علیه مردم شمالغرب کشور زد. یکی از صدها جنایت این گروهک بریدن سر رزمندهها به عنوان قربانی برای عروسی اعضایشان بود. شمع آجین کردن، آتش زدن مجروحان و کندن پوست سر مردم کمترین جنایت این گروه محسوب میشود.
4- گروهک اداره خودمختار کرد در شمال شرق سوریه
پرچم کردهای تجزیه طلب شمال سوریه با عنوان «اداره خودمختار کرد در شمال شرق سوریه» دیگر پرچمی بود که با هویت کردی خودنمایی میکرد که بخش اعظم آن را کردها و نیروهای مخالف بشار اسد تشکیل میدهند و با حمایت آمریکا در صدد ایجاد اقلیمی کردی در سوریه هستند.
5- طرفداران پان ترکیسم
تجزیهطلبان «پان ترک» نیز از دیگر پرچمداران این میدان بودند. پانترکها از نظر ایدئولوژی ماهیتی نژادپرستانه دارند و قائل به برتری نژاد ترک بر دیگر نژادها هستند. آنها رؤیای ایجاد یک امپراطوری از دل اروپا تا دل چین را در سر میپرورانند و به دنبال ایجاد ترکستان بزرگاند. اعتقاد به ضدیت با ایرانیان، تفکر ضدشیعی، الحاقگرایی و تجزیهطلبی از دیگر ویژگیهای آنان است.
6- همجنسبازان
پرچم رنگینکمانی «همجنسبازان» از جمله پرچمهای رنگارنگی بود که به عنوان مطالبهی حقوق جماعت همجنسباز، از گیها تا لزبین و کارگران جنسی به اهتزار درآمده بود. ملیکا زر به عنوان فعال حقوق همجنسگرایان پشت تریبون رفت و اینگونه همبستگی این گروه را با جماعت آشوبگر داخل کشور بیان کرد: «جامعه الجیبیتی ایران، همجنسگرایان، دوجنسگرایان، افراد ترنس و… در این اعتراضات در بین خیل جمعیت چه در خیابانهای شهرهای ایران و چه در خیابانهای خارج از ایران در تبعید و مهاجرت حضوری همدلانه داشتند.»
7- گروهک تروریستی سازمان منافقین
فضاحتبارتر از تمام این پرچمها حضور پرچم گروهک تروریستی منافقین بود؛ منافقینی که ترور 17000 ایرانی را در کارنامهی سیاه خود دارند. حضور و تریبون دادن به این جماعت میتواند بالاترین نشان بازنده بودن جماعت اپوزیسیون در این تجمع باشد. چراکه این گروهک حتی از نگاه سربازان آمریکایی که از نزدیک با آنها در ارتباط بودهاند، هیچ وجه قابل دفاعی ندارند. به عنوان مثال یک پلیس نظامی آمریکایی که مدتی در پادگان منافقین بوده میگوید: «مجاهدین خلق تروریست هستند، آنها خودشان اعتراف کردهاند که از انقلاب 1979م ایران تاکنون هزاران نفر را در ایران کشتهاند؛ افرادی که معصوم باشند و تروریست نباشند هزاران انسان را به قتل نمیرسانند».
8- سلطنتطلبان
اما نشان مفلوکترین پرچم تعلق میگیرد به پرچم سلطنتطلبان که از زمان سقوط سلطنت پهلوی امیدورانه به فردای پس از سقوط نظام جمهوری اسلامی چشم دوختهاند. گرچه دأب این جماعت تطهیر پهلوی و قلب کردن حقایق حکومت ارتجاع سیاه است، اما روایت محققانی چون «باری روبین» آمریکایی که سالها پیش از سقوط شاه، سقوطش را پیشبینی کرده بود اینگونه بر صفحهی تاریخ حک شده است: «از جمله پژوهشگرانی که به گسترش موج نارضایتی در ایران پی برده و درباره عواقب آن هشدار میدادند باید از پروفسور ماروین زونیس از دانشگاه شیکاگو و پروفسور ریچارد کوتام از دانشگاه پیتسبورگ نام برد. هر دوی آنها روی فساد و اختلاف طبقاتی در ایران و فشار ساواک و نارضایتی طبقهی روشنفکر و تحصیلکرده از اختناق حاکم و عدم مشارکت مردم در امور سیاسی تأکید میکردند».
✍️ مریم اردویی
بدون دیدگاه