حتما شما هم شنیده‌اید که فردی در صفحه‌ی اینستاگرام خود، رفتاری مشمئزکننده داشته است. برای سلبریتی، شهرت مهم است، محبوبیت یا تنفر فرقی نمی‌کند. میل به دیده‌شدن و سود اقتصادی حاصل از آن، باعث می‌شود بسیاری از رفتارهایی که سلبریتی‌ها در رسانه‌های اجتماعی بروز می‌دهند، مصداق محتوای مضر باشد. موضوع، زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که بدانیم سلبریتی‌ها بر دنبال‌کنندگان خود مؤثر هستند. هدف اصلی این یادداشت، چاره‌اندیشی در برابر هجوم بی‌اَمان فرهنگ شهرت است، فرهنگی که به قول دکتر احسان شاه‌قاسمی، هیچ‌گاه عقب نمی‌نشیند و همه‌ی جوانب زندگی را به ابتذال می‌کشد.

این مُلک صاحب دارد
فضای بی‌ضابطه‌ی کنونی، بهشتی برای سلبریتی‌هاست. یک سلبریتی برای زلزله‌ی سرپل ذهاب پول جمع می‌کند، اما پول مردم را کاملاً خرج نمی‌کند، دیگری هر خبر جعلی و محتوای گمراه‌کننده‌ای که می‌خواهد منتشر می‌کند، بدون اینکه در قبال تبعاتِ آن مسئول باشد. تاکنون احکام حقوقی برای صیانت از مصالح عامّه در برابر آسیب‌های سلبریتی وضع نشده، لذا دستگاهی نیز به طور مشخص، مسئول ساماندهی به این آشفته‌بازار نیست. قانون‌گذار می‌تواند علاوه بر نگاشت نهادی و تعیین وظایف دستگاه‌ها، با استفاده از ابزارهای مالی همچون وضع مالیات متغیر ناظر به عملکرد سلبریتی‌ها، شفافیت مراودات مالی، تعیین سقف قرارداد، وضع جریمه و در نظرگرفتن مسئولیت‌های مدنی و کیفری، حقوق عامه را تضمین کند.

خبرگزاری رویترز، ۲۷ ژانویه سال جاری گزارش داد که کمیسیون رقابت و مصرف‌کننده استرالیا  (ACCC) بررسی بیش از ۱۰۰ سلبریتی استرالیایی را در رسانه‌های اجتماعی آغاز کرده است. علت اتخاذ این تصمیم، شکایت مصرف‌کنندگان از توصیه‌های گمراه‌کننده‌ی سلبریتی‌ها اعلام شده است. جینا کاس گوتلیب، رئیس این کمیسیون اعلام کرده است: «جامعه در مورد تعداد روزافزون تکنیک‌های بازاریابی فریب‌کارانه در رسانه‌های اجتماعی که برای اغوا یا اجبار مصرف‌کنندگان به خرید کالا یا خدمات طراحی شده‌اند، نگران است». قرار بر این است که جریمه نقض قوانین حقوق مصرف‌کننده این کشور از سوی سلبریتی‌ها، تا سقف ١,٧٨ میلیون دلار باشد.

 برجسته‌سازی ممنوع!
موضوع دیگر، دامن نزدن به فرهنگ شهرت است. مثلا چرا باید عمده‌ی برنامه‌های صداوسیما سلبریتی‌محور باشند؟ چرا باید کمپین‌های انتخاباتی جولانگاه سلبریتی‌ها باشند؟ اشتیاق فعالان حوزه‌ی رسانه و سیاست برای استفاده از شهرت سلبریتی‌ها، اگر کنترل نشود، فرهنگ شهرت را افسارگسیخته می‌کند. راه‌حل این مشکل، به «شورای نظارت بر صداوسیما» و همچنین «ساترا» بر می‌گردد. شورای نظارت، می‌بایست با حضور بی‌مهابای چهره‌ها در برنامه‌های ترکیبی و گفتگومحور برخورد کند. ساترا نیز می‌بایست با تدقیق مقررات تبلیغات انتخاباتی، مانع از سوءاستفاده‌ی احزاب سیاسی از چهره‌ها شود.

 جنبش سواد رسانه‌ای
خط‌مشی مهم دیگری که جوامع از آن بهره‌مند می‌شوند، ارتقای سواد رسانه‌ای است. سواد رسانه‌ای مخاطب را از انفعال در برابر پیام‌های رسانه‌ای می‌رهاند. هرچند که دولت‌ها در خصوص ترویج سواد رسانه‌ای نقش دارند (برای نمونه، برنامه‌ی سواد رسانه‌ای آفکام که توسط دولت بریتانیا تأمین مالی می‌شد) اما خانواده‌ها نیز باید درخصوص سبد مصرف رسانه‌ای خانواده‌ی خود دغدغه‌مند باشند.

مردان میدان
میل به الگوپذیری (در سطح بینش، گرایش و کُنش) همواره در انسان وجود‌ داشته ‌است، بنابراین با انفعال مراجع فکری همچون فُضَلای حوزه و دانشگاه و سایر فرهیختگان، میدان برای سلبریتی‌ها باز‌ می‌شود. امتداد ولنگاری وضعیت امروز سلبریتی، به جامعه‌ای ختم می‌شود که مردم به جای فضیلت، برای شهرت ارزش قائل می‌شوند و اگر خدای نکرده چنین شود، باید فاتحه‌ی آن را خواند!

 فاطمه اکرار رمضانی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *