چند روز پیش از معلم‌بلاگرها نوشتیم. از کسانی که دوربین موبایل‌شان‌ را به ابزارهای آموزشی درون کلاس اضافه کرده بودند. به کسانی که «سادگی کودکانه» دانش‌آموزان را برای دیده شدن به بازی گرفتند. رفتارشان را «علت» تغییر رفتار بخشی از دانش‌آموزانی دانستیم که معلم را نه فقط یک مرجع آموزشی که یک الگوی تربیتی می‌دانند. به همین خاطر است که آن‌ها را در ترویج شوی کودکان و نوجوانان در فضای مجازی مقصر می‌دانیم.

واکنش بخشی از مخاطبان اما به این مطلب توجه‌مان را جلب کرد. اینکه در دفاع از این رفتار تزریق نشاط به کلاس‌های درس را بیان کردند. گفتند که این معلمان به دنبال افزایش بهره‌وری آموزشی هستند. نکته اما این است روش خلاقانه آموزشی می‌تواند در کلاس به کار گرفته شود اما لزوما نیازی نیست در فضای مجازی نمایش داده نشود. «نمایش» برای جلب توجه با خودش الزاماتی می‌آورد. تمنای لایک و کامنت می‌آورد. آنجاست که در مسابقه لایک و کامنت باید به سراغ هر رفتاری بروی. «شوی آموزشی‌» در کلاس درس به راه بیاندازی تا بتوانی از رقبایت در فضای مجازی سبقت بگیری. آنجاست که فرد از محتوا پیشی می‌گیرد و معلم به جای محتوا، اصالت می‌گیرد.

️حتی اگر این معلم‌ها از فضای مجازی به عنوان ابزار ارائه‌ی روش‌های جدید آموزشی به دیگر همکاران خود هم استفاده کنند، نیاز نیست که این اتفاق در بستر کلاس درس رقم بخورد. ضرورتی به حضور دانش‌آموزان در ویدئوها وجود ندارد. این دقیقا همان موضوع اعتراضی بخشی از خانواده‌ها در کامنت پست معلم بلاگرها بود. خانواده‌هایی که از دستمایه‌ی تولید محتوا بودن فرزندشان در مدرسه شاکی بودند.

️قبل‌تر نوشتیم که پلیس فتا به این خانواده‌ها اجازه شکایت داده است اما حالا می‌گوییم که قانون‌گذار به عنوان «مدعی‌العموم» هم می‌تواند برای حریم شخصی کودکان و نوجوانان در مدرسه قوانین مشخصی وضع کند. قوانینی که جلوتر از شکایت شخصی خانواده‌ها بتواند پای دوربین‌های موبایل را از کلاس‌های درس قطع کند.

️ و البته ما قطعا دغدغه‌های مالی و معنوی دیده‌نشده‌ی معلمان در سیاست‌های کلان وزارت آموزش و پرورش را در نظر می‌گیریم و مسئولیت تمام این رفتار اشتباه را بر گردن آن‌ها نمی‌اندازیم. شاید اگر معلمی به عنوان شغل اصلی این افراد می‌توانست دغدغه‌ی مالی گذراندن زندگی آن‌ها را برطرف کند، می‌توانست جایگاه اجتماعی واقعی یکی از سرنوشت‌سازترین شغل‌های جامعه را به آن‌ها اعطا کند، آنگاه شاید کمتر معلمی تصمیم می‌گرفت که بخشی از این نیازها را در فضای مجازی فریاد بزند.

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *