شاید برای اولین بار در «واو مگ» باید مجبور می‌شدیم به جای بلور کردن تصاویر، به سراغ بوق گذاشتن روی صدای آقای مجری و دورهمی خانم و آقای بازیگر می‌رفتیم. باید بوق را آنقدر کش می‌دادیم تا «شوخی‌های بوقدارشان» تمام شود، خنده‌های زورکی را از روی لبشان جمع کنند و جملات نیمه تمام اروتیک‌‌شان‌ را هم پایان دهند. اما این کار را نکردیم، چون طبیعتاً محتوایی که توسط چند فیلتر کنترل‌کننده بررسی می‌شود نباید نیاز به بوق داشته باشد. این محتوا با مجوز رسمی فلان سازمان منتشر شده و فلان کمپانی رسمی تولید محتوا، برچسب تاییده را روی پیشانی‌اش کوبیده است! دوستان تولیدکننده‌ی محتوا بشینند و همین چند ثانیه‌ای که در این کلیپ آورده‌ایم را بالا و پایین کنند. اینکه شرم‌شان نمی‌شود آیا این محتوا را با خانواده خودشان تماشا کنند به کنار، اینکه باید به کودک درون خانواده چه توضیحی برای خنده‌ی آقا و خانوم مجری داده شود به کنار، اینکه این محتوا بدون محدودیت سنی منتشر شده هم به کنار، دوستان تولیدکننده بیایند و توضیح دهند که ابتذال در تولید محتوا مگر چیزی غیر از این است؟ قبلاً درباره‌ی مرز «ابتذال» و «کمدی» حرف زده بودیم. نوشته بودیم که هنرمند را هنرمند می‌نامند چون می‌داند که چگونه روی مرزها راه برود تا محتوایش به هیچ سمتی نلغزد. اما باور کنید این دیگر اصلا نیاز به مرزشناسی هم ندارد. ابتذال در تمام شوخی‌های دم دستی و کوچه بازاری این اثر فریاد می‌زند. مخاطبان در بخشی از کامنت‌های زیر این محتوای منتشرشده نوشته‌اند که چگونه می‌شود این شوخی‌های اروتیک را با زن و بچه در خانه تماشا کرد! ما می‌گوییم باور کنید که این شوخی‌ها را نباید حتی با مردهای یک خانه هم به اشتراک گذاشت. باور کنید این لجن‌های ارائه شده به عنوان شوخی، مرد و زن نمی‌شناسد. محدود کردن محتوا به زنانه و مردانه خیانت در حق هنرمندانی‌ است که همین حالا با محتوای چارچوب‌دارشان در حال جذب مخاطب هستند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *