داستان رفتن‌ و نماندن‌ حالا به یک ترند روز تبدیل شده است. یک پرستیژ خاص که عده‌ای خواسته یا ناخواسته درحال تکرارش هستند. اینکه فلانی درحال رفتن به کلاس فلان زبان است تا زودتر از ایران برود. از ایران برود تا بتواند راحت‌تر مسیر موفقیت را طی کند. سبک زندگی مبتنی بر مهاجرت در فضای مجازی در حال تکثیر است. اینکه آدم‌ها به بهشت خیالی آن ور آب پناه ببرند تا زندگی راحت‌تری داشته باشند. بهشتی که این روزها با اشتراک گذاری شرایط زندگی توسط چند چهره‌ی نام‌آشنا مهاجرت کرده به هم ریخته است. بهشتی که حالا مشخص شده بیشتر توی ذهن آدم‌ها شکل گرفته تا در دنیای واقعی. ذهنی که تجربه‌ی نداشته را به کمک تبلیغات و تصویر رویایی «کاسبان مهاجرت» ساخته و حالا دربرابر واقعیت مقاومت ذهنی دارد.

آن‌ها نمی‌خواهند باور کنند که دنیای واقعی آن‌ور آب با آن چیزی که آژانس‌های مهاجرت در حال تبلیغش هستند متفاوت است. محیط قطعا در مسیر رشد و توسعه‌ی فردی و اجتماعی افراد متفاوت است اما تغییر کشور محل زندگی قرار نیست معجزه‌ای در این مسیر ایجاد کند. قرار نیست شرایط برای همه‌ی آدم‌ها جوری پیش رود که به صرف مهاجرت زندگی‌شان زیر و رو شود.

مهاجرت یک بستر پولساز برای کسب درآمد چرخه‌ی فعال در این حلقه‌ی اقتصادی‌‌ است. آن‌ها برای ترغیب شما به مهاجرت و پر کردن جیب‌شان هیچ‌چیزی کم نمی‌گذارند. همسان‌سازی شرایطی که آن‌ها هر روز در رسانه‌هایشان فریاد می‌زنند با آن چیزی که در واقعیت رخ می‌دهد، وظیفه‌ی ماست. این روزها که شرایط زندگی در بعضی کشورها بیشتر دست به دست می‌شود فرصت خوبی است برای بالا و پایین کردن پیش‌فرض‌های ذهنی‌مان تا نگذاریم که افسار ذهن‌مان در دست کاسبانی قرار بگیرد که فقط کسب درآمد برایشان در اولویت است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *