🔻یکی از سیاهکاران نگون‌بخت که دوازده نفر را کشته و شش بچه را سر بریده بود، آن هم فقط به علت آن‌که از این کار #لذت می‌برده (بله، می‌گویند این‌جور آدم‌ها هم پیدا می‌شوند) یک ‌دفعه بی‌مقدمه، شاید فقط یک بار بعد از بیست سال آهی کشیده و گفته بود: «راستی! آن پیرمرد، ژنرال چه می‌کند؟ هنوز زنده است؟» و تازه شاید پوزخندی هم با این یادآوری خود همراه کرده بود. همین! و کسی چه می‌داند که همین پیرمرد، این ژنرال چه تخمی در روح این آدمکش کاشته بود؛ تخمی که بعد از بیست سال هنوز از میان نرفته بود. و شما، باخ‌موتف، چه می‌دانید که این پیوند برقرار شده میان دو آدم، #سرنوشت کسی که با این عهد متعهد شده چه اهمیتی خواهد داشت. صحبت یک زندگی است و راهی بی‌نهایت شاخه‌شاخه که اسرار آن هر چه هست بر ما پوشیده است.

🔹بهترین شطرنج‌بازان، تواناترین و تیزهوش‌ترن‌شان بیش از چند #حرکت را نمی‌توانند از پیش حساب کنند. کار یک شطرنج‌باز فرانسوی را که می‌توانست تا ده حرکت خود را پیش‌بینی کند، اعجاز شمرده‌اند. حال آن‌که چه بی‌شمارند حرکت‌های ممکن که ما از آن ها بی اطلاعیم. شما با پاشیدن بذر خود و بذل نیکی به هر شکلی که باشد، جزئی از خود را به دیگری می‌بخشید و جزئی از دیگری را در خود می‌پذیرید و این پیوندی است و عهد اتحادی میان شما دو نفر و اگر کمی دقت کنید بصیرت‌های دیگری نصیب‌تان خواهد شد و کشف‌های دیگری خواهید کرد که پاداش‌تان خواهد بود. کار نیک‌تان را همچون #علمی خواهید شمرد که تمام زندگی شما را در بر خواهد گرفت و می تواند تمام زندگی‌تان را پر کند.

🔸از سوی دیگر، همه‌ی افکار شما، تمام بذرهایی که افشانده‌اید و چه بسا فراموش کرده‌اید، بارور می‌شوند و رشد می‌کنند و آ‌ن‌که آن را از شما گرفته به دیگری خواهد داد و چه می‌دانید که در آینده‌ی بشریت چه سهمی خواهید داشت و اگر این بصیرتِ حاصل و عمری که وقف این کار شده به تعالی شما بینجامد و عاقبت شما را به مقامی برساند که بتوانید بذری عظیم بیفشانید و اندیشه‌ای تابناک برای بشریت باقی بگذارید آن وقت…

برشی از #رمان_ابله، نوشته‌ی #فیودور_داستایفسکی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *