در روزهایی که تلویزیون وضعیت نگران‌کننده‌ای را از حیث مخاطب پشت سر می‌گذارد، با نگاهی گذرا به آنتن برخی از شبکه‌ها که اتفاقا خاستگاه تحولی سازمان به حساب می‌آیند، نگرانی پیرامون این نهاد مهم انقلاب اسلامی بیشتر گردیده است. به‌طور مثال فقط به این آمار گذرا از شبکه‌ی یک سیما توجه کنید:

– برنامه‌ی «ورزش و مردم» که جزو قدیمی‌ترین برندهای تلویزیونی سیما به حساب می‌آید پس از ۴۲ سال (از سال ۱۳۶۰) تولیدش متوقف شده است.
– برنامه‌ی «سیمای خانواده» که مهم‌ترین برنامه‌ی خانوادگی سیما در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ به حساب می‌آید، پس از ۲۹ سال چراغش خاموش شده است.
– برنامه‌ی «صبح بخیر ایران» که تا همین پارسال طبق نظرسنجی‌های اعلامی صداوسیما پرمخاطب‌ترین برنامه‌ی صبحگاهی سیما به حساب می‌آمد پس از ۳۰ سال دیگر در تلویزیون دیده نمی‌شود.
– فرمول یک، آفتاب شرقی، مسابقه‌ی ایران، نگاه یک و… هم طی یک سال گذشته تعطیل شده‌اند.

آنهایی که تلویزیونی هستند و خاک صحنه خورده‌اند می‌دانند که برای خلق یک برند رسانه‌ای چه تعداد منابع انسانی کار کرده‌اند، چه پول‌های درشتی خرج شده است و چه میزان صبر و اعتماد با آزمون و خطا همراه شده که مخاطبین بنشینند پای چنین برنامه‌هایی. می‌دانند که چهره شدن امثال هرمز شجاعی‌مهر، ندا ملکی، علی ضیاء و… چقدر هزینه‌بردار بوده است و برای هنگامه‌ی به ثمر رسیدن‌شان چند نفر ساعت خودشان را خرج کرده‌اند.

به نظر می‌رسد بزرگ‌ترین مشکل کنونی شبکه‌ی یک، ساختار مدیریتی آن است. رئیس محترم و جدید شبکه که از معاونت استان‌های حوزه‌ی هنری (که اتفاقا در آنجا خیلی موفق بوده) به ناگاه با رزومه‌ی صرفا مستندسازی، به ریاست ملی‌ترین شبکه‌ی سیما منصوب می‌شود و دومینوی فقدان تیم رسانه‌ای، کنار گذاشتن تهیه‌کننده‌های کارآمد به اسم انقلابی‌گری، خلاء استراتژی در مدیریت صف و ستاد، و حضور پررنگ طیف مشهد حوزه‌ی هنری در لایه‌های مدیران میانی شبکه، همه و همه دست به دست هم می‌دهد تا نهادی که تا چند سال پیش گوی سبقت پرمخاطب‌ترین شبکه را از شبکه‌ی سه گرفته بود، امروز بی‌یال و کوپال و بدون هیچ طراحی مشخصی هزینه‌های هنگفتی را برای تولیدات خود خرج کند و خروجی‌اش بشود برنامه‌های بی‌کیفیت و دود آن هم بیشتر از همه، به چشم مخاطب بینوا برود.

امین علوی‌زاده

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *