سریالهای ترکی که به کمک شبکهی توزیع وسیع شبکههای ماهوارهای مورد توجه بخشی از مردم جامعه قرار گرفته، فرمول مشخصی دارند. استفاده از «زن» بهعنوان نماد اغفالگری و ابزار گمراهی مردان در روند گرهافکنی و گرهگشایی یک داستان. ️ فصل دوم سریال زخم کاری با همین دست فرمان روایت میشود. فیلمساز تمام تلاش خود را کرده تا «زنانگی» را تنها اهرم پیشبرندهی داستانش قرار دهد. شخصیتهای زن داستان را مرور کنید تا متوجه شوید که آنها فقط در تلاش برای ایجاد رابطه با مردان هستند و «خیانت» و «اغفال» تنها ابزار اثرگزاریشان در روند پیش رفتن داستان است. ️ کنش «زن» در سریال، به «زنانگی» به معنای اغفال و استفادهی ابزاری از جنس زن خلاصه میشود. سمیرا با بازی رعنا آزادیور برای حفظ شرکت ریزآبادی خودش را به طلوعی نزدیک کرده است. درست مشابه فرمولی که در فصل اول برای نزدیک شدن به حاج عمو و کشیدن نقشهی قتلش که موتور محرک اصلی داستان بود، پیاده شد. ️ شفاعت دست راست طلوعی تصمیم میگیرد از دخترش برای کنترل میثم استفاده کند، خودش در خانه با همسری زندگی میکند که با هدف پول و قدرت با او ازدواج کرده است. «سیما» که نماد یک زن قدرتطلب و یاغی است هم به این نتیجه رسیده که تنها قدرت کنشگری زن در اتفاقات پیرامونش زنانگی بر پایهی فریب است. ️ محمدحسین مهدویان با ماجرای نیمروز ، درخت گردو، لاتاری و جوایزی که به این واسطه کسب کرده، چهرهی شناخته پشدهای در سینمای ایران است. با فصل اول زخم کاری در شبکهی نمایش خانگی محبوبیتی کسب کرده بود اما داستان کممایه و منطق ضعیف فیلمنامهی فصل دوم سریالش باعث شد تا سریال جدیدش با کمترین میزان رضایت همراه شود. واکنش مخاطبان نشان میدهد که او نتوانسته با فرمول سریالهای ترکی و اضافه کردن تم جنایی به داستانش موفقیت فصل اول زخم کاری را تکرار کند. زخمی که او با این سریال به کارنامه و محبوبیتش زد محصول روحیهی «بساز و بفروشی» است که با رشد پلتفرمها در بعضی از فیلمسازان بوجود آمده است. ️ تمرکز بر روی کمیت به جای کیفیت با هدف درآمدسازی و پر کردن کنداکتور هفتگی پلتفرمها آفتی است که بلای جان میلیونها مخاطب این رسانهها شده است. جایی که سرعت بالای تولیدات، قدرت نظارت بر محتوا و کیفیت فنی سریالها را هم به شدت کم کرده تا خانوادهها در مارپیچ محتوایی قرار بگیرند که کمترین تشابه با واقعیتهای زندگیشان دارند.
علیرضا خسروی
بدون دیدگاه