«تا پای جان برای ایران» شعاری تکراری است. همان شعار ایران در جام جهانی که فدراسیون فوتبال تصمیم گرفته که تیم ملی را با همین جمله راهی جام ملتها کند. اما چه کسی گفته که همیشه تکرار از جذابیت یک اتفاق کم خواهد کرد؟ «تکرار» میتواند «قاتل» لذت باشد، تکرار میتواند کلیشهی بیتفاوتی را در ذهن ما خلق کند اما این تکرار با همهی تکرارها متفاوت است. هر جملهی دیگری غیر از این جمله، قرار بود همین محتوا را فریاد بزند، قرار بود نشان دهد که تیم ملی ایران هویتش را از «ایران» میگیرد و بس. قرار بود به همهی آنهایی که میخواهند تیم ملی فوتبال را نماد تفرقه کنند، نشان دهد که ما حتی به بهانهی فوتبال هم که شده با دیگر هموطنانمان که به هر دلیلی اختلاف نظر داریم، بر سر یک سفره خواهیم نشست.
️فوتبال را باید جدی گرفت. این پدیدهی اجتماعی را حتی اگر داخل زمین جدی نگیریم و گلهای رد و بدل شده را فقط یک عدد ساده بدانیم، باید بیرون از مستطیل سبز جدی بگیریم. فوتبال، کشتی، والیبال و هر پدیدهی این چنینی مگر چه کارکرد راهبردی به غیر از همین «همصدایی» مردم یک کشور دارد که بخواهیم سالانه چند صد میلیارد هزینه را با آن توجیه کنیم؟ در ایرانی که دخل و خرج هیچ باشگاه فوتبالی به هم نمیخورد، این کارکرد اجتماعی باید چند برابر مورد توجه قرار بگیرد. سنگ محک مسیری شود که سیاستگذاران ورزش در آن ریلگذاری خواهند کرد. یادمان بیاید که چگونه بخش زیادی از خوشحالیهای جمعی همهی ما به «فوتبال ملی» و خاطرات مربوط به آن گره خورده است.
️تیم ملی همان جایی است که میتواند زبان مشترک بین خیلی از ما برای همدلی باشد. دلیل حال خوبمان شود، همان اتفاقی که موفقیتش اشک شوق را به چشمهایمان بیاورد، فارغ از تعصبهای رنگی، مشتهایمان را برای رسیدن به یک هدف واحد گره کند.
️جنس پیروزی و پایکوبی برای تیم ملی متفاوت است. برای همین رسانههای خارجی، تفرقه بر سر تیم ملی فوتبال را به یکی از پروژههای اصلی سال پیش خود در حاشیهی جام جهانی و اتفاقات سیاسی داخل کشور تبدیل میکنند. اما حالا پست و استوری مشترک بازیکنان تیم ملی با شعار «تا پای جان برای ایران» و البته حال خوب همهی ما که چشم انتظار شروع مسابقات هستیم، یک چیز را نشان میدهد: این تیم ملی فوتبال، یک ایران را پشت سر خود دارد.
بدون دیدگاه