اول؛ «خون دلی که پدر پیرتان از‌‎ ‌‏این دسته‌ی متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی‌های دیگران نخورده است.» این جمله را سال ۶۷، روح‌الله خمینی درحالی می‌گوید که زندان رفته، تبعید شده و داغ فرزند دیده؛ مصیبت به‌خاک‌وخون کشیده‌شدن مردم توسط رژیم پهلوی را تحمل کرده و 8 سال جنگ را از سر گذرانده. می‌گوید همه این سختی‌ها و فشارها، آسان‌تر بوده تا خونی که متحجرها به دلش کرده‌اند. باورتان می‌شود؟

️دوم؛ همیشه روی شناخت جریان غربگرا که آشکارا دشمنی و هتک می‌کنند، حساس بوده‌ایم؛ سعی کرده‌ایم خوب تشخیصشان بدهیم و تمام‌قد مقابلشان بایستیم اما به شکل عجیبی در شناخت و مقابله با دسته‌ی دوم، یعنی‌ متحجرین غفلت کرده‌ایم. خیلی‌ها هم به‌حساب اینکه همفکر و هم‌اعتقادند، ابا کرده‌اند از اینکه محکم و بدون اغماض، آن‌طور که مقابل متهتک‌ها ایستاده‌اند، برابر این‌ها قد علم کنند. حتی به اسم خودی، با خطاها و تندروی‌هایشان به‌صورت مستمر تسامح کرده‌اند. در‌حالی‌که خطر و آسیبشان دقیقا به‌همان اندازه‌ی جریان اول است و خیلی وقت‌ها اصلا اگر متحجرها و جاهلین متنسک نباشند، هتاک‌ها نمی‌توانند آنقدرها مؤثر باشند.

️سوم؛ چطور تشخیصشان بدهیم؟ چطور تفکیک کنیم چه کسانی دارند از اصول قطعی دفاع می‌کنند و چه کسانی به این اسم، تفکرات متحجرانه را سر دست گرفته‌اند؟ عیار تشخیص، «ولی جامعه» است. یک قدم پیش‌تر از ولی‌ جامعه تندروی است؛ به شعار و ادعای آدم‌ها هم حتما نمی‌شود بسنده کرد. باید گفتمان و مسیر ولی‌‌ جامعه را دقیق شناخت و «عمل» افراد را با آن سنجید. این شناخت با همه تبیین‌های متعدد و مکرری که رهبرانقلاب در موضوعات مختلف ارائه می‌دهند، کار سخت و پیچیده‌ای نیست.

️حتی دقیق‌تر؛ تمسک جاهلانه از ندانستن می‌آید؛ شاید خیلی‌ها بدون اینکه فهمیده باشند، به این سمت حرکت کرده باشند. برای همین است که هر کداممان هم باید عیار حق را بشناسیم و مداوم خودمان را با آن محک بزنیم.‌ هر موضوعی را با این معیار قاطع و شفاف، بسنجیم و بشناسیم و هم مقابل عالم متهتک، غیرتمندانه قد علم کنیم، هم مقابل جاهل متنسک.

سیده راضیه حسینی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *